به نام خالق عشق

بیـــــــــــــا تو تا ببینــــــــــــی....!!!!!

 

دلم شکست

طوری که صدایش قرن ها در وجدانت پژواک می کند

صدای گریه ام پیام آور غربت شب های بارانی بعد از غروب های پائیز است

آخرین نگاهت بذر غربت تلخی را در دلم کاشت

که حتی با اوج گریه های شبانه ام نیز سیراب نمی شود

از این که فراموشم کردی کرده ای غمگین نیستم

چون در خیالم فقط با تو پرواز می کنم

دیوار غرورت با صد سنگ چشمان مرا در هوس روزنه ای نور بسته است

دیگر فناشدن جوانی ام و جسمی پر از عطش های آتشین عشق برایم مهم نیست

نمیدانی گاهی اوقات پروانه ای زیبا با بال هایی رنگین به اتاقم می آمد

و رقصان روی زانوهای بغل کرده ام می نشست

و من چشمانم را به زحمت می چرخاندم تا از رویت گم نشود

هر روز نفسی که به سختی از سینه ام بیرون می آمد به امید دیدن دوباره پروانه بود

همدم تنهائی ام صدای عقربه ساعت بود که دیگر از آن نیز خبری نیست

پوست قلبم ورقی نازک شده که با تکر ار اسم تو رو به سیاهی می زند

سال های عمرم قهرمان ایثارگر قصه غربتم شده اند

صدای سنگین سکوت در ذهن خسته ام می شکند

کسی با صدای بی صدایی فریاد می زند

<< این صدای سکوت است که می شنوی>>

ولی بیشتر از همه

خرد و لگد مال شدن عفت و غرور گلهای سرخ

زیر آماج بی وفائی آزارم می دهد

تنها دل خوشی ام روئیدن دوباره گلهای سرخ بود

ولی افسوس که آنها نیز مرا از یاد بردند و دلداده خزان شدند.


برچسب‌ها: دل شکسته, دلم شکسته, متن غمگین, دل, دلم, شکسته, غمگین گریه دار, متن زیبا, ,
نوشته شده در دو شنبه 25 آذر 1392ساعت 21:50توسط~زینب درفشان

کد حرکت متن دنبال موس